چه درباره سارق چه بیروسری؛ ادبیات پاسبانی زیبنده پلیس جمهوری اسلامی نیست!
تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۰۰۹۳۴
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- درباره دستور «گردنشان را بشکنید، پاسخش بامن» - که از لسان مبارک فرمانده محترم نیروی انتظامی استان مازندران- صادر شد هم یادداشت کامل و گویایی دیروز منتشر شد و هم روابط عمومی توضیح داده منظور خانمهای بیروسری (در ادبیات رسمی: کشف حجاب کرده) نبوده بلکه سارقان را گفته است.
حالا این که گردن سارق شکستن در زمره اختیارات پلیس هست یا نه و گردن سارق را میتوان شکست یا نه (در حالی که حکم فقهی بریدن دست درباره سارقان هم عملا اجرا نمیشود) و چرا برای صدور چنین فرمانی ساحل دریا انتخاب شده و آیا سارقان پس از سرقت تنی به آب می زنند موضوع این نوشته نیست که در آن نوشته به آن پرداخته شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
غرض از این یادداشت ذکر نکتهای دیگر است و آن هم ادبیات تحکم آمیز پاسبانی است در حالی که یکی از دلایل فاصله میان رژیم گذشته با مردم رفتار ماموران کلانتری و پاسبانها بود و به همین خاطر بعد از انقلاب انتظامات شهرها را به کمیته ها سپردند.
اگرچه شهربانی حسب ظاهر حفظ شد اما عملا کمیتهها کار را دردست داشتند که البته خود آن هم داستان شد و در دهه دوم جمهوری اسلامی با همت عبدالله نوری وزیر وقت کشور کمیتهها و شهربانی و ژاندارمری در هم ادغام و نیروی انتظامی تشکیل شد. هر چند بعدتر دریافتند کار ژاندارمری تخصصی و مربوط به مرزهاست و ربطی به امنیت شهرها ندارد و حالا پلیس مرزی شکل گرفته است.
رضا شاه قزاق بود و اگرچه تاج شاهی بر سر گذاشت اما روحیه نظامی داشت و سلطان به معنی کلاسیک و ناصرالدین شاهی کلمه نبود و لباس نظامی را از تن به در نمیآورد و به همین خاطر کت و شلواری که در تبعید پوشیده به تن او زار میزند و هیچ نشانی از آن ابهت قدیم ندارد که شنل را روی لباس میانداخت و چکمه میپوشید.
با همین روحیه هم فرزند خود را به مدرسه نظام فرستاد و شاه هم به لباس نظامی بسار علاقه داشت و به جای لباس دامادی هم لباس نظامی با کلی مدال و درجه بر تن دارد!
نظامیان در حکومت پهلوی دست بالا را داشتند و ماموران شهربانی خود را حاکم جان و مال و ناموس مردم میدانستند به حدی که مردم از یک پاسبان ساده هم میترسیدند و به همین خاطر سیلی طالقانی بر گوش یک پاسبان در دوره رضاشاه یا نهیب امام به پاسبانی در قم در یادها مانده است. اگرچه حکم کلی نباید صادر کرد و پیشتر درباره رفتار انسانی رییس زندان قصر با زندانیان سیاسی در یک دوره نوشتهام.
همین که در قانون اساسی یک اصل به ممنوعیت استفاده از سرباز به عنوان گماشته اختصاص یافته نشان میدهد تدوین کنندگان قانون اساسی تا چه حد نگران بازتولید رفتارهای دوران شاه بودهاند.
اولین جمله امام خمینی هنگام ورود به سالن فرودگاه مهرآباد در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ هم این بود: به رسم طاغوت دست بسته نایستید.
وقتی نسبت به نوع استقبال حساسیت وجود دارد تا شباهتی نباشد نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران هم باید از ادبیات پاسبانی رژیم گذشته و اتکا به زور پرهیز کند. از این رو این توضیح که دستور گردن شکستن متوجه خانم های بی روسری نبوده بلکه گردن سارقان را باید بشکنند از زشتی موضوع نمیکاهد.
درست است که برخی از سرداران سپاه در مسوولیت های سیاسی و اقتصادی نشستهاند اما اتفاقا اصرار دارند بگویند ما نظامی نیستیم و اگرچه از درجات بالا برخوردارند اما دوست ندارند نظامی خطاب شوند. کما این که در انتخابات ریاست جمهوری در دورههای مختلف هم یک سردار سرلشگر و هم یک سردار سرتیپ با عنوان «دکتر» وارد صحنه شدند و درجات نظامی را به رخ نکشیدند.
نویسنده این سطور معنی امنیت را با گوشت و پوست خود در سفر به افغانستان دریافت که تا وارد خاک ایران شدیم حس کردیم سبکبال شدهایم و این گونه نیست که ندانیم اگر نیروی انتظامی نباشد نمیتوان آسوه زندگی کرد ولی تولید امنیت به معنی به کارگیری ادبیات ترس برای همه شهروندان نیست.
مهم تر اینکه انقلابیگری در به کارگیری الفاظ تند نیست. در وفاداری به روح انقلاب ۵۷ است. در سال ۵۸ تا ماهها حتی پلیس راهنمایی و رانندگی جریمه نمیکرد و تا سالها ماموران مقابل امجدیه باطوم نداشتند تا خاطره رفتارهای قبلی تکرار نشود.
صرف این که ریش خود را با تیغ نتراشند و تهریش بگذارند و سر ظهر نماز بخوانند برای نشاندادن تفاوت با پاسبانان رضاشاه و محمد رضا شاه بعد از کودتا کافی نیست.
مشکل اصلی در ادبیات و تبختر فرمانده است که می گوید گردن میشکنم. نه اینکه منظور او زنان بیروسری بوده باشد یا سارقان.
این یادآوری هم خالی از لطف نیست که مرداد پارسال و یک ماه قبل از ماجرای مهسا هم نوشتم: ترس از پاسبان را که یادآور پیش از انقلاب است احیا نکنید!
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: فرمانده انتظامی سواحل شمال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۰۰۹۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مدرسه ملی روایت در سمنان افتتاح شد
مدرسه ملی روایت سمنان با حضور محمدمهدی دادمان رییس حوزه هنری انقلاب اسلامی و دیگر مسوولان ملی و استانی افتتاح و حکم ریاست این مدرسه به حسینعلی جعفری از نویسندگان برجسته این استان تحویل شد.
روایت موثر در جهتگیری افکار و جریانسازیمدیر دفتر ادبیات داستانی حوزه هنری انقلاب اسلامی گفت: روایت چیزی است که با آن میفهمیم چطور و چگونه عمل کنیم، درک ما را از زندگی بهبود میبخشد و در جهتگیری افکار موثر است.
بهزاد دانشگر با اشاره به تحقق وعده صادق، افزود: در آستانه تحقق این دستاورد ۲ روایت شکل گرفت یک روایت باید پاسخ داده شود و روایت دیگر در برابر ظلم باید ایستاد.
وی با بیان اینکه روایت اهمیت زیادی دارد، تصریح کرد: روایت میتواند عامل پویایی، ایستادگی و مقاومت باشد.
مدیر دفتر ادبیات داستانی حوزه هنری انقلاب اسلامی در توصیف ارزشمندی و جایگاه روایت اظهار کرد: از عواملی که فلسطین همچنان ایستادگی و مقاومت میکند دلگرمی آنان به روایت پایداری است.
ادبیات پایداری سرمایه یک ملت استپیشکسوت حوزه ادبیات پایداری گفت: روایت یا داستان معماری دارد که در ذهن میماند، این ماندگاری زمینهساز اشاعه آن روایت یا داستان است.
مرتضی سرهنگی در این آیین افزود: ادبیات پایداری از دارایی ملی هر کشوری محسوب میشود و باید این ادبیات حفظ و به نسل آینده منتقل شود، زیرا گردآوری و حفظ روایتها با هدف اطلاعرسانی به نسل آینده جامعه تلاش برای حفظ نظام جمهوری اسلامی است.
وی با بیان اینکه روایت رشادتها و جانفشانیها برای حفظ کشور در حدانتظار نیست، اضافه کرد: وقتی که جامعه بداند کشور با چه سختی و قیمتی حفظ شد، بدون شک آحاد جامعه به ویژه نسل جوان در حفظ آن بیش از پیش تلاش میکنند و قدر میدانند.
پیشکسوت حوزه ادبیات پایداری گفت: مدرسه ملی روایت بستری برای بیان روایتها و جانفشانیهاست، شاید بتوان با کتابها قیمت تمام شده جنگ را در آورد، این قیمت هنوز درنیامده است.
رمز ماندگاری روایت انقلاب اسلامی استفاده از زبان هنر استمعاون راهبری استانهای حوزه هنری انقلاب اسلامی گفت: اگر در جنگ روایتها، روایت درست ارائه نشود، روایتها تحریف خواهد شد.
سعید لشکری در این آیین افزود: روایت انقلاب اسلامی با زبان هنر رمز ماندگاری آن است و مدرسه ملی روایت این راهبرد را دنبال میکند.
وی ادامه داد: مدرسه ملی روایت خلاصه در انقلاب و دفاع مقدس نیست و رویکرد بومگرایانه نیز در این مدرسه مورد توجه است و سمنان میراثدار بزرگانی، چون شیخ علاءالدوله سمنانی، بایزید بسطامی، شیخ ابوالحسن خرقانی است و با تکیه بر میراثداری و ظرفیتها و توانمندیهای نیروی انسانی، این دیار برای راهاندازی مدرسه ملی روایت انتخاب شد.
معاون راهبری استانهای حوزه هنری انقلاب اسلامی گفت: پیشبینی میشود طی پنج ساله آینده کتابهای زیادی در روایت بزرگان و شهدای استان سمنان نوشته شود.
حفظ هویت و اصالت ملی در سایه روایت درستسرپرست معاونت سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار سمنان گفت: مدرسه ملی روایت یک ظرفیت ذهنی ارزشمند برای معرفی اصالت و پیشینه این دیار است.
فرجالله شوشتری در این آیین افزود: جنگ امروز، جنگ روایتهاست و افتتاح مدرسه ملی روایت اقدامی ارزشمند برای ارایه درست روایتها و معرفی هویت و خنثیسازی دسیسه دشمنان است.
رییس حوزه هنری سمنان گفت: سمنان استانی روایت نشده در هنر انقلاب است و با وجود ظرفیتهایی که دارد در کشور ناشناخته است.
محمداصغرزاده در این آیین افزود: راهاندازی مدرسه ملی روایت در خانه تاریخی خطیبی سمنان اقدامی ارزشمند در معرفی ظرفیتهای این استان است.
وی ادامه داد: خانه تاریخی خطیبی در تملک شهرداری سمنان است که با مرمت مشارکتی این بنا برای چندین سال در اختیار حوزه هنری قرار گرفته و مکان مدرسه ملی روایت است.
باشگاه خبرنگاران جوان سمنان سمنان